حتی مرگ علی درد دارد. امشب .... بر پیروان علی! پیروان علی! این چه مصیبت بزرگتری است. پیروان علی که هم مثل بنی امیه تویشان است و هم مثل ناکثین و طلحه و زبیرها و جملی ها، هم فکر و هم دینها و همراه هایی که به خاطر غرض و خودخواهی خیانت میکنند، و هم مثل خوارج، عوام متعصبی که جهت را گم کرده اند و جیره خوار و نشخوار کننده های کلماتی هستند که دشمنان به حلقومشان میریزند. و پیروان علی! جامعه شیعه! و این یک رنج بزرگتر علی است. علی بعد از مرگش حیاتی بارور تر از دوره زندگیش دارد. و علی بعد از مرگش رنجی و رنجهایی بزرگتر از پیش از مرگش دارد. و او رنجهای بعد از مرگش ما هستیم. ما!
اگر به شمشیر آن متعصب ساده دل و بی شعور و ناآگاه و آلت دست خارجی کشته شد و توانست بگوید: «فزت و رب الکعبه»، به خدای کعبه دیگر نجات پیدا کردم، از رنج ما هنوز نجات پیدا نکرده است. از رنج انتصاب او به ما و از رنج انتصاب ما به او. برای رنج او یک کاری بکنیم. و برای تخفیف دردهای او یک کاری بکنیم. و میدانیم چه کار باید کرد. امروز اگر کسی بگوید معلوم نیست چه کار باید کرد، نمیدانیم چه کار میتوانیم بکنیم، نمیدانیم چه خدمتی میتوانیم بکنیم، به خودش دروغ گفته و به مردم. و یا به هر دو. هر کسی بیش و کم میداند که چگونه میتوان کاری کرد و خودش چه کاری میتواند بکند.
و امشب شبی است که به هر حال، همراه با درد است. همراه با سوگ است. همراه با رنج است. نه سوگ علی. سوگ خودمان. و همراه با یک خاطره ای است که به هر حال تمام روح را به آتش میکشد.(دکتر علی شریعتی)
در کتابهای مذهبی مقدّسی که در میان هندیان به عنوان کتاب های آسمانی شناخته شده و آورندگان این کتاب ها به عنوان پیامبر شناخته می شوند، تصریحات زیادی به وجود مقدّس مهدی موعود(علیه السلام) و ظهور مبارک آن حضرت شده است که قسمتی از آنها از نظر خوانندگان گرامی می گذرد.
1- بشارت ظهور حضرت مهدی(علیه السلام) در کتاب اوپانیشاد
مهدی (علیه السلام) در ملل مختلف:
در این بخش سعی بر آن رفته است که با مختصرترین عبارات گوشهای از این اعتقادات در ملتهای مختلف را بیان کنیم.
1- ایرانیان باستان معتقد بودند که گرزا سپه قهرمان تاریخی آنان زنده است و صد هزار فرشته او را پاسبانی میکنند تا روزی قیام کند و جهان را اصلاح کند.
2- نژاد اسلام بر این عقیده است که از مشرق زمین یک نفر برخیزد و تمام قبائل اسلام را متحد سازد و آنها را بر دنیا مسلط سازد.
3- نژاد ژرمن معتقد بود که یک نفر فاتح از طرف آنان قیام نماید و ژرمن را بر دنیا حاکم کند.
4- اهالی سربستان انتظار ظهور مارکوکرالیویچ را داشتند
5- یهودیان معتقدند که در آخر الزمان ماشیع (مهدی بزرگ) ظهور میکند و ابد الابد در جهان حکومت میکند ولی او را از اولاد اسحاق میدانند در صورتیکه بوضوح بیان میدارد که او از اولاد اسماعیل است.
6- مردم اسکاندیناوی معتقدند که برای مردم بلاهائی میرسد. جنگهای جهانی اقوام را نابود میسازند. آنگاه اودین یا نیروی الهی ظهور کرده و بر همه چیره میشود.
7- یونانیان گویند کایوبرگ نجات دهنده بزرگ ظهور کرده و جهان را نجات خواهد داد.
8- اقوام آمریکای مرکزی معتقدند که کوتزلکومل نجات بخش جهان پس از بروز حوادثی در جهان پیروز خواهد شد.
9- چنینها نجات جهان را بدست فردی به نام کرشنا میدانند.
10- اقوام اروپای مرکزی در انتظار ظهور بوخس میباشند.
در منابع زرتشتیان تصریحات زیادی به ظهور حضرت مهدی(علیه السلام) شده است که قسمتی از آنها را در اینجا می آوریم:
«لشکر اهریمنان با ایزدان دایم در روی خاکدان محاربه و کشمکش دارند، و غالباً پیروزی با اهریمنان باشد، امّا نه به طوری که بتوانند ایزدان را محو و منقرض سازند; چه، در هنگام تنگی از جانب اورمزد که خدای آسمان است به ایزدان که فرزندان اویند یاری می رسد و محاربه ایشان نه هزار سال طول می کشد، آنگاه فیروزی بزرگ از طرف ایزدان می شود و اهریمنان را منقرض می سازند، و تمام اقتدار اهریمنان در زمین است و در آسمان راه ندارند، و بعد از پیروزی ایزدان و برانداختن تبار اهریمنان عالم کیهان به سعادت اصلی خود رسیده، بنی آدم بر تخت نیکبختی خواهند نشست».
عقیده به ظهور حضرت مهدی(علیه السلام) از نظر اقوام و ادیان
انتظار ظهور یک مصلح بزرگ آسمانی، و امید به آینده و استقرار صلح و عدل جاویدان، امری فطری و طبیعی است که با ذات و وجود آدمی سر و کار داشته و با آفرینش هر انسانی همراه است و زمان و مکان نمی شناسد و به هیچ قوم و ملّتی اختصاص ندارد.
از این رو، همه افراد طبق فطرت ذاتی خود مایلند روزی فرا رسد که جهان بشریّت در پرتو ظهور رهبری الهی و آسمانی و با تأیید و عنایت پروردگار، از ظلم ظالمان و ستم ستمگران نجات یافته، شور و بلوا در جهان پایان پذیرد و انسانها از وضع فلاکت بار موجود نجات یابند و از نابسامانی و نا امنی و تیره روزی خلاص شوند و سرانجام به کمال مطلوب و زندگی شرافتمندانه ای که انسان است، نایل آیند.
به همین دلیل، در تمام ادیان و مذاهب مختلف جهان از مصلحی که در آخر الزمان ظهور خواهد نمود و به جنایتها و خیانتهای انسانها خاتمه خواهد داد و شالوده حکومت واحد جهانی را بر اساس عدالت و آزادی واقعی بنیان خواهد نهاد، سخن به میان آمده و تمام پیامبران و سفیران الهی در این زمینه به مردم با ایمان جهان، نویدهایی داده اند.
در این زمینه، یکی از نویسندگان معروف چنین می نویسد:
«موضوع ظهور و علایم ظهور، موضوعی است که در همه مذاهب بزرگ جهان واجد اهمیّت خاصّی است. صَرفِ نظر از عقیده و ایمان که پایه این آرزو را تشکیل می دهد، هر فرد علاقه مند به سرنوشت بشریّت، و طالب تکامل معنوی وقتی که از همه نا امید می شود، و می بیند که با وجود این همه ترقّیات فکری و علمی شگفت انگیز، باز متأسّفانه، بشریّت غافل و بی خبر، روز به روز خود را به سوی فساد و تباهی می کشاند و از خداوند بزرگ بیشتر دوری می جوید، و از اوامر او بیشتر سرپیچی می کند; بنا به فطرت ذاتی خود متوجّه درگاه خداوند بزرگ می شود، و از او برای رفع ظلم و فساد یاری می جوید.
از این رو در همه قرون و اعصار، آرزوی یک مصلح بزرگ جهانی در دلهای خداپرستان وجود داشته است. و این آرزو نه تنها در میان پیروان مذاهب بزرگ، مانند: زرتشتی و یهودی و مسیحی و مسلمان، سابقه دارد، بلکه آثار آن را در کتاب های قدیم چینیان و در عقاید هندیان، و در بین اهالی اسکاندیناوی و حتّی در میان مصریان قدیم و بومیان و حتّی مکزیک و نظایر آنها نیز می توان یافت»
آری! عقیده به ظهور یک مصلح بزرگ آسمانی در پایان جهان، یکی از مسایل بسیار مهمّ و حسّاسی است که نه تنها در آیین مبین اسلام، بلکه در همه ادیان آسمانی، و نه تنها در میان پیروان ادیان و مذاهب بلکه در نزد بسیاری از مکاتب مختلف جهان سابقه دیرین دارد، و تمامی پیروان ادیان بزرگ عالم از مسیحیان، کلیمیان و زرتشتیان گرفته تا پیروان مکتب های الحادی، همه و همه بدان عقیده دارند.
ناگفته نماند که پیروان ادیان و مذاهب گوناگون، و دیگر ملل و اقوام گذشته و مکاتب مختلف جهان درباره نام آن بزرگوار باهم اختلاف نظر دارند، مسلمانان او را «مهدی موعود منتظر(علیه السلام)»، و پیروان سایر ادیان ومکتبها و ملّتها و توده های محروم، وی را «مصلح جهانی» یا «مصلح غیبی»، یا «رهاننده بزرگ» یا «نجات بخش آسمانی» و یا «منجی اعظم» می نامند; ولی در باره اوصاف کلّی، برنامه های اصلاحی، تشکیل حکومت واحد جهانی بر اساس عدالت و آزادی، و ظهور او در آخرالزمان اتّفاق نظر دارند.
جالب توجّه این که حتّی در این اواخر نیز، این عقیده در بین گروهی از دانشمندان و فلاسفه بزرگ جهان به عنوان: «لزوم تشکیل حکومت واحدجهانی» درسطح وسیعی مطرح گردیده است:
«در عصر اخیر دوشادوش پیشرفت همه جانبه ای که در تمام مسایل علمی نصیب بشریّت شده، این ایده و عقیده نیز از مرز ادیان و مذاهب قدم فراتر نهاده و به عنوان یکی از مهمترین مسایل حیاتی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است»
آری خواننده گرامی! امروز بسیاری از اندیشمندان و فلاسفه مشهور جهان نیز عقیده دارند که با پیشرفت سریع صنعت و تکنولوژی، زندگی ماشینی، رقابت های نا سالم نظامی، بازیهای خطرناک سیاسی، و احساس یأس و نا امیدی در بین جوامع بشری برای رهایی از اوضاع نا بسامان کنونی، تشکیل حکومت واحد جهانی بر اساس عدالت و آزادی لازم و ضروری است.
بنابراین، برغم افکار بیمارگونه کوته نظران کج اندیش که می پندارند مسأله مهدویّت و انتظار ظهور یک رهبر بزرگ آسمانی در پایان جهان، از مختصّات مسلمانان و یا از عقاید خاص شیعیان است و می کوشند تا با تلاش مذبوحانه خود آن را در یک مکتب خاصّ محصور کنند، این مسأله اختصاص به مسلمانان و شیعیان ندارد; بلکه یک اعتقاد عمومی مشترک است که همه اُمّتها و ملّتها و پیروان ادیان ـ و حتّی مکاتب مختلف، فلاسفه، دانشمندان و اندیشمندان واقع بین جهان نیز ـ در این عقیده و مرام باهم شریک اند.
در این وبلاگ سعی شده برای پاسخ به پرسش دوم رئیس جمهور محترم با عنوان "مهدویت در ادیان الهی به ویژه یهودیت ، مسیحیت ، زرتشتیت چگونه است؟" مطالبی هر چند کوتاه در مورد مسئله مهدویت در ادیان الهی به ویژه یهودیت ، مسیحیت و زرتشتیت و اسلام آورده شود.در زیر ، بحث در مورد مهدویت در هرکدام از ادیان عنوان شده و به علت طولانی شدن مطالب تنها عنوان موضوعات به صورت لینک آورده شده ما
می توانید با کلیک روی هر کدام از موضوعات ، مطالب مربوط به آن موضوع را مطالعه کنید.
مطالب این وبلاگ شامل :
1 ـ مهدی موعود(علیه السلام) در کتب هندیان
2 ـ بشارت ظهور حضرت مهدی(علیه السلام) در کتاب تورات
3 ـ بشارت ظهور حضرت مهدی(علیه السلام) در کتاب انجیل
4 ـ بشارت ظهور حضرت مهدی(علیه السلام) در منابع زرتشتیان