بسم الله الرحمن الرحیم
شهادت اوج وصال و منتهی درجه کمال است. آنجا که عاشق خویش را براه معشوق فدا می سازد چرا که خویش را نمی بیند و هر چه هست اوست . تمام هم وغم رضایت اوست و این همان هدف غایی آفرینش است که فرمود : ما خلت الجن و الانس الا لیعبدون و بندگان راستین خداوند شهداء هستند. زندگانی که عند ربهم یرزقونند و ما مانده ایم.
از خویش گسستن و براه محبوب نشستن را مرارت و مشقتی است چرا که حب نفس ممانعت می نماید و چه قدرتمند است حریف زور آزمایی که در واقع مصاف خویش با خویشتن است. از این جدال به جهاد اکبر یاد شده است و این خود بزرگی مصاف را بهتر می نمایاند. اگر من به ما مبدل گردید آنوقت دیگر بذل جان نه تنها آسان است بلکه لذتی به شیرینی وصال یار دارد که عشاق بر وصال و عبور از این آخرین حائل وصل بر یکدیگر پیشی خواهند جست که گفته اند : " مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک --- چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم " و مصداق آن در اقوال شهداء بسیار منقول است و به وضوح قابل رویت که با معیار فوق درک آن آسان است و سخت نیست.
آنان که خدای عز وجل را طلب می کنند جز از ابواب خاصه راه دیگر نباید بجویند که خود او فرموده است در جامعه کبیره که - خطاب به اهل بیت نبی مکرم اسلام خاتم النبیین حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه وآله - من اراد الله بداء بکم و دارد و بکم یختم یا در جای دیگر که انتم باب الله و در همین زیارت است که از امتحان مردم به این شاخص سخن به میان آورده - اگر شاخصی نباشد علی القائده امتحان معنایی نمی یابد - و می فرماید : والباب مبتلی به الناس من اتیکم نجی و من لم یؤتکم هلک. واین است علت ارادتی که به حضرات معصومین در بین عاشقان و مخلصان درگاه معرفت دیده می شود. البته بگویم که اگر عشق تنها به مودتی احساسی خلاصه شود افاقه مسیر پر خطر وصل را نمی کند و فتن را مرتفع نمی سازد چرا که عاشق واقعی کسی است که در تمام حرکات و سکنات ، و زوایای رفتار و گفتار و بالاخص در نیات ، رنگ دلبر خویش گرفته و آئینه محبوب باشد. تنها در این صورت است که وصال ممکن و لازم می گردد چرا که هر دو از یک جنس می شوند و در واقع عاشق ذوب در معشوق می شود.
از جان گذشتن و بذل جان آخرین مرحله سلوک است زیرا تا جان قیمتی نگردد لیاقت خریدن را ندارد لذا ابتداً باید جان و نهاد را در کوره بلا و ابتلا گداخت و آبیدیده مصائب و مرارتها نمود تا ارزشمند گردد و عیار و خلوص آن به جایی برسد که دل ا صاف شده ، چون آئینه ای تمام نما بتوان محبوب را در آن دید و لمس کرد. در این صورت است که به دلیل تجلی محبوب در دل ، جان ارزشمند می گردد و لیاقت شهادت را کسب می نماید. لذا شهادت نصیب هر کس نمی شود و البته برای شهداء نیز مراتب مختلفه متصور است که حقیر از آنها بی خبرم گر چه می توان حدس زد بهترین آنها همنشینی با سید و سالار شهیدان حضرت ابا عبد الله الحسین علیه السلام می تواند باشد که همان همنشینی با خداست.
شهادت آرزوی ماست خدا می داند --- چون حسین آبروی ماست خدا می داند.
ان شاء الله که " روزمحشر گرد هم آئیم بیرون بهشت -- بر سر و سینه زنان یاد محرم می کنیم" .