السلام علیکم یا اهل بیت النبوه
انجام طاعت و ترک معصیت به حسب ظاهر مشکل است ، و سلمان شدن مشکل ، بلکه کالمحال است ، و لذا غیر از معصومین - علیهم السلام - همه به ترک طاعت و فعل معصیت مبتلا هستیم و معصوم بودن مثل این که نشدنی است ، ولی در افراد بشر، شمر هم بسیار است ؛ اما آیا چیزی هست که مطلب (13) را آسان کند؟ (13 = انجام طاعت و ترک معصیت)
از اموری که خیلی سهل المؤ ونة و آسان است - ولو عمل بر خلاف قول باشد - این است که انسان ملاحظه کند و ببیند اگر ملتزم به طاعت و تارک معصیت باشد، آیا حال او مثل صورتی است که ترک طاعت و فعل معصیت می کند و آیا این حال مثل حالت اول است یا خیر؟ فرض کنید اگر انسان نزد رییس جمهور یا هر رییس مطلق ، مقرب باشد، این برای او بهتر است و یا این که نزد یک فقیر تهی دست و محروم ؟! آیا خوب است به ذاتی که موت و حیات و مرض و صحت و غنا و فقر به دست او است مراجعه کنیم و رابطه ی دوستی داشته باشیم ، یا با کسی که خود محتاج و ناتوان و بیچاره است ؟!
در اطاعت اوامر الهی و نیز در معصیت و به فرمان شیطان و نفس بودن ، امر دایر است بین این که با کسی که حیات و ممات ، غنا و فقر و مرض و صحت و مریض خانه و دکتر و خزانه و ثروت و ... به دست او است ؛ مجالست کنیم یا با کسی که هیچ ندارد؟!انسان کدام را اختیار می کند و محبت وجدانیه (نه به حسب خوف نار یا شوق بهشت ) با کدام طرف است ؟
به حسب ظاهر بنده ی مطیع ، پشتیبانش مثل کوه ، محکم و استوار و منبع همه ی خیرات است ، و بنده ی عاصی پشتیبانش محتاج تر از او و دشمن دانایی (شیطان ) است که از دوست نادان بدتر است و صلاحدیدش تمام به زیان او است . نظیر شخصی که نزد کسی رفت تا او را از فقر و فشار و ناراحتی روزگار نجات دهد، او گفت : شایسته ترین کار برای شما اقدام به مرگ و خودکشی است !صلاح دیدش از این قبیل است که بگوید: صلاح و نجات شما در این است که قرص مرگ آور یا خواب آور بخورید تا راحت شوید!بنابراین ، ما در عزم به طاعت عازم به رفاقت و دوستی و همنشینی با غنی قادر و دانای کریم هستیم ، و در عزم بر معصیت عازم به رفاقت و همنشینی با فقیر عاجز جاهل و لئیم .
اگر این معنا را درست تشخیص دهیم و بفهمیم و به طور واضح و روشن باور کنیم ، خواهیم فهمید که در اطاعت سود برده ایم ، نه زیان و خسارت ؛ به دلیل این که دیده ایم افرادی (و اءحی الموتی باذن الله ) (14)؛ (مردگان را به اذن خدا زنده می کنم .) و کراماتی از این قبیل را داشته اند و شدنی است و محال نیست و اختصاص به انبیا - علیهم السلام - هم ندارد، بلکه هر که از آن ها متابعت کند، می تواند از این راه به مقامات و کمالات و کرامات آن ها دست یابد، البته بدون تحدی نبوت و کذابیت مدعی آن ؛ پس اگر انسان یقین کند و برای او واضح و آشکار شود که در طاعت ، با غنی و قادر و کریم و ... رفاقت کرده و در معصیت با عاجزتر و محتاجتر از خود، طبعا هیچ گاه به معصیت تمایل پیدا نمی کند و از قصر شاهنشاهی و از کنار هرگونه ناز و نعمت و آبادی و آسایش به کاروانسرای خرابه و ویرانه نمی رود و با صاحب آن رفیق و همنشین نمی شود، در حالی که خود آن صاحبخانه هم راضی نیست که رفیق او و با او باشیم ، و از هر چیز محروم گردیم !
بنابراین ، برای تسهیل طاعت و اجتناب از معصیت راهی جز این نداریم که متوجه شویم و یقین کنیم که طاعت ، نزدیکی به تمام نعمت ها و خوشی ها و دارایی ها و عزت ها و ... است ، و معصیت ، عبارت است از محرومیت و ناخوشی و نداری و ذلت و ...(در محضر آیت الله بهجت)
صلوات با و عجل فرجهم
التماس دعا