در نیمه های سال 2001 میلادی بینامین نتانیاهو نخست وزیر اسبق و وزیر دارایی کنونی رژیم صهیونیستی خواستار پایان دوره فعالیتهای سری اتمی اسرائیل و علنی کردن این فعالیتها جهت ایجاد بازدارندگی قدرتمندتری در مقابل عربها و بهره گیری از افشای این فعالیتها در این چارچوب شد، زیرا به گفته وی فعالیت سری دیگر کارایی خود را از دست داده است. با انتشار این خبر شارون نخست وزیر رژیم صهیونیستی نتانیاهو را تهدید کرد که در صورت افشای این فعالیتها که به امنیت "اسرائیل" مربوط می شود، او را به زندان خواهد انداخت.
با آنکه مقامات غربی که آخرین آنها دونالد رامسفلد وزیر دفاع آمریکا بود، از حق "اسرائیل" برای در اختیار داشتن سلاح اتمی دفاع کرده اند، این رژیم همچنان به پرده پوشی و پنهان کردن فعالیتهای هسته ای خود ادامه می دهد و آن را یک سیاست رسمی خود می داند که گاهی نیز به صراحت بر این نکته تأکید می شود. گاهی نیز برخی مقامات صهیونیست این فعالیتها را تکذیب می کنند. مقامات صهیونیست بر این باورند که پنهان کاری بهترین راه مقابله با تهدیدات خارجی است. روزنامه های صهیونیست چند ماه پیش از آغاز رزمایش بزرگ "اسرائیل" در ماه اکتبر پرده برداشتند. گفته می شود که این رزمایش به هدف بیرون آوردن این سلاح و نشان دادن آن به ماهواره های آمریکایی بود و احتمال می رود که این امر موجب شده باشد که پل هوایی برای ارسال کمکهای آمریکا به رژیم صهیونیستی برای آن جنگ (نبرد رمضان در سال 1973) برقرار گردد که به بر عکس شدن نتایج جنگ به نفع رژیم صهیونیستی انجامید.
به رغم پیگیری سیاست پنهانکاری به وسیله مقامات صهیونیست درباره فعالیتهای هسته ای این رژیم، اکنون دیگر به سبب افشا شدن بخش زیادی از فعالیتهای هسته ای این رژیم این فعالیتها بر کسی پوشیده نمانده است، اما "اسرائیل" در طول دهه های گذشته از افشای این فعالیتها به صورت رسمی خودداری کرده و به قانون این رژیم درباره افشای اسناد سری پس از 30 سال پایبند مانده و در این مدت روش پنهانکاری و کتمان را در پیش گرفته است.
شیمون پرز نخست وزیر سابق رژیم صهیونیستی که پدر برنامه هسته ای رژیم صهیونیستی نیز خوانده می شود در ابتدای سال 2002 اعتراف کرد که "اسرائیل" از توانایی اتمی برخوردار است. وی از همه حد و مرزهایی که تاکنون مقامات صهیونیست به آن پایبند مانده بودند، تجاوز کرد و آشکارا اعلام داشت که"اسرائیل" از قدرت هسته ای بسیار بزرگی برخوردار است که این توان به دوره همکاریهای "اسرائیلی" ـ فرانسوی در طرح توسعه دانش هسته ای این رژیم باز می گردد.
همکاریهای اتمی فرانسه با رژیم صهیونیستی به دهه پنجاه قرن گذشته میلادی باز می گردد. در آن زمان روابط میان دو رژیم به سبب علایق مشترک آنان به بالاترین سطح رسید. هر دو رژیم در حال سرکوب قیامهای آزادیخواهانه در منطقه بودند. رژیم صهیونیستی از طلوع ستاره اقبال جمال عبدالناصر رئیس جمهور آن زمان مصر به شدت نگران بود و از آن می ترسید که مبادا وی منطقه را به دشمن یکپارچه علیه این رژیم تبدیل کند. همزمان فرانسه نیز با انقلاب الجزایر درگیر بود که جمال عبدالناصر از آن حمایت می کرد.
منافع دو طرف در سال 1956 هنگامی که "اسرائیل" با کمک فرانسه و انگلیس برای مجازات عبدالناصر به سبب ملی کردن کانال سوئز به آن کشور حمله کردند، کاملاً به هم گره خورد. شیمون پرز که در آن زمان در وزارت جنگ صهیونیستها به کار مشغول بود در پایان سپتامبر سال 1956 در شهر سیورس در نزدیکی پاریس در کنار دیوید بن گوریون اولین نخست وزیر این رژیم برای دیدار با هیأتی از مقامات انگلیس و فرانسه حضور داشت. آنها برای گفت و گو درباره بحران کانال سوئز در آنجا جمع شده بودند. صهیونیست ها منتظر ماندند تا هیأت انگلیسی پس از پایان گفت و گوها محل را ترک کند تا آنها به راحتی بتوانند با فرانسویها درباره آرزوهای هسته ای خود مذاکره کنند.
پرز می گوید:"پس از آنکه گفت و گوها در سیورس به پایان رسید به بن گوریون گفتم که فقط یک مسأله باقی مانده است که تاکنون از آن سخن نگفته ایم و آن موضوع هسته ای است. از او خواستم که مسئولیت این کار را به من واگذار کند. پرز می افزاید:"از چهار کشوری که در آن زمان از توانایی هسته ای برخوردار بودند یعنی آمریکا، شوروی، فرانسه و انگلیس، فقط فرانسه برای کمک به ما ابراز تمایل کرد".
از شیمون پرز سؤال شد که آیا "اسرائیل" درخواست همکاری هسته ای را مطرح کرد؟ پرز گفت: از این هم بیشتر. من از فرانسویها اورانیوم و چیزهای دیگری هم خواستم. در روزهای باقی مانده به نزد بن گوریون رفتم و به او گفتم که همه چیز بر وفق مراد است. بن گوریون هم عملاً با شرکت دادن "اسرائیل" در تجاوز سه گانه به مصر موافقت کرد. در اولین مرحله از نبرد 400 چتر باز صهیونیست در صحرای سینا فرود آمدند. توافقی که میان فرانسه و "اسرائیل" امضا شده بود در نوع خود نظیر نداشت. تا آن زمان هیچ یک از کشورهای دارای دانش هسته ای به کشور دیگری در توسعه تواناییهای خود در این زمینه کمک نکرده بود.
قضیه وانونو بار دیگر در صدر مسائل اتمی رژیم صهیونیستی قرار گرفته است و مقامات صهیونیست نیز به صورت ضمنی به چنین وضعیتی اعتراف کرده اند. به نظر می رسد که "اسرائیل" بر این باور است که افشای جزئی از وضعیت برنامه هسته ای رژیم صهیونیستی در وقت مناسبی صورت خواهد گرفت تا آنکه تاوان سیاسی زیادی در قبال آن پرداخت نشود و اگر شرایط دیگری بر جهان حاکم بود، احتمال می رفت که هزینه این اعتراف بسیار بیشتر می شد. رژیم صهیونیستی تلاش می کند که از آغاز رقابت تسیلحاتی در منطقه جلوگیری کند. کشورهای عرب اکنون به سبب فشارهای شدید آمریکا بر آنان قادر به آغاز چنین رقابتی نیستند، به همین سبب فقط درصدد تقویت توان بازدارندگی خود که اکنون به شدت فرسوده شده است، هستند.
از سوی دیگر به نظر می رسد که "اسرائیل" به این نتیجه رسیده است که پنهان ماندن فعالیتهای اتمی اش به مانند دهه های گذشته کارایی ندارد در نتیجه چنین اقدامی هیچ توجیهی نیز ندارد و باید برای احیای تأثیر گذاری آن به فکر راه دیگری باشد که افشای آن از سوی منابع رسمی صهیونیست می تواند در همین راستا ارزیابی شود.
منبع: روزنامه الوطن چاپ عربستان سعودی