ای زینب
ای دختر با وقار و تمام عیار علی و زهرا ؛ ای علیا مخدره که شجاعت و دلاوری ، تقوی و پرهیزکاری ، خطابه و سخنوری ، صبر و بردباری ، عصمت و پاکدامنی ، بی اعتنائی بدنیا و دنیا پرستی همه و همه صفات عالیه ی بشری را از پدرت یگانه پیشوای جهان و از مادرت دخت پیمبر بمیراث برده ای .
نمیدانم چه کلمات و حروفی و یا چه جملاتی بیابم که معرف شخصیت نازنینت باشد . همانطور که نمیتوانم شمه ای از زندگی پر مشقت و بلاهایی که در گیتی پست و مکار کشیده ای نوشته هائی بر روی صفحات بیادگار گذارم
در برابر نویسندگان و قلمفرسایان و صفت یابان که نامت را دخت ملکه ی دنیا و آخرت یا مهین بانوی عصمت و طهارت ، و یا شیر زن صحرای کربلا ، و یا قهرمان نینوا و یا رهبر و پیشرو شکیبان دنیا و نظائر آن مینهند ، همی خواهم نامی که برتر و بالاتر باشد انتخاب نمایم ... چه کنم فکرم قاصر و قلم هم از تنزل معانی بزرگ و بسیار ممتاز آسمانی به بیانات لفظی و کتابی عاجز است ... .
همان را می پسندم که در عنوان و همچنین سطور این مجموعه ، تو را به ساده ترین نامت زینب مخفف «زین » و «اب» که جمال و زینت پدر در آن جلوه گر است خطابت نمایم ....
آری توئی زینت پدرت علی (ع)