آمدم تا دفتر دل واکنی آتشی در جان من برپا کنی ای دوکوهه! بوی باران میدهی بوی بوذر ، بوی سلمان میدهی بوی شمشاد و صنوبر میدهی بوی سرداران بی سر میدهی بوی قاسم بوی اکبر بوی یاس بوی سرب و تیر و ترکش، بوی داس درمشامم بوی باغت مانده است بر تن گل، رد داغت مانده است ای دوکوهه!داغدارم مثل تو بی نصیبم ، بیقرارم مثل تو ای دوکوهه!باز کن قفل زبان تا که از آهت بسوزد آسمان محمد قجر حیدرآبادی