بنام خدا

عدّه ای خود را ازاندیشه غیب ومعنا خلاص کرده اند وهرگاه سخن ازعوامل غیبی وبازیافت های معنوی می شنوند.با انگ پندارگرایی وخیال بافی ،زبان گوینده را بر کامش می دوزند وبر تحلیل های خرافی وغیر علمی اوخنده های فیلسوفانه سر میدهند .آنها فقط با مردمک چشم وگاه از روزنه عدسی عینک ،یا میکروسکوپ،همه چیز رامی بینند وباور میکنند .
عدّه ای هم تنها به خود می نگرند وازآغازوانجام خود جز این نمیدانند که(اوّله نطفه وآخره جیفه).نگاهشان به عالم پیرامون نیز از همین روزنه است .نفس کشیدن برای خوردن ؛وخوردن برای لذّت وانتظاری تلخ تا روزی که به مرداری متعفّن تبدیل شوندوجهان را نیز جز چراهگاهی بیش نمیدانند که به فرموده حضرت امیر باید بخشی رانشخوار کنند ودر بخش دیگر به بازی وسرگرمی بپردازند وبا پایکوبی وبازیگری خود ،از بهره مندی دیگران نیز ،مانع شوند
از نظر اینان هر چه که هوایشان حکم کند ودل پراحساسشان ببیند ،مشروع ومجاز است .گو اینکه بعضی موارد نیاز به انتخاب نماینده ووساطت ،طرح ولایحه دارد .
به راستی در کدامین همایش آسیب شناسی به این نتیجه میرسند که:روی آوردن به گناهان بی سابقه ،موجب بروز گرفتاریهای ناشناخته است وهرگونه رنج ودردی که به انسان می رسد دراثر گناهیست که مرتکب شده است وهرگاه که در جامعه ای ترازوی داد وستد ،راه درست پیش نگیرد ،خشکسالی وسختی زندگی وستم ،برسر مردم سایه می افکند .وهرگاه قبح روابط نامشروع فروریزد ،دردهای بی درمان وواگیر در جامعه شیوع می یابد وهرگاه زکات داده نشود ،باران آسمان ،بخل می ورزد .وهرگاه پیمان ها وتعهدات انسانی والهی نادیده گرفته شود دشمن مسلط می شود ونعمت های بدست آمده از کف می رود وهرگاه به احکام ومقررات الهی بی اعتنایی شود ،مردم به جان هم افتاده فباهم درگیر میشوند وهرگاه امر به معروف ونهی ازمنکر فراموش شود اشخاص ناشایست بر کرسی مدیریت می نشینند وفریاد هیچ کس به جایی نمی رسد
آری متاسفانه بشر امروز خدا ومعنویت را وانهاده  وپاسخ اینهمه رنج ومصیبت را از معبر هوس می طلبد وهمچون کرم ابریشم لحظه به لحظه در درون تارهای خود مدفون میشود زیراکه :
««ومن اعرض عن ذکری فان له معیشه ضنکا ونحشره یوم القیامه اعمی »» طه آیه 124
یعنی:هرکس از یادمن اعراض کند همانا در دنیا معیشتش تنگ شود واورانابینا محشور می کنیم
انسان بدلیل تبعیت از هوای نفس وخواسته های بیجای نفسانی ودراثر تسویل ووسوسه شیطان قداست وکرامت وحرمت بعضی ازحقایق رانادیده گرفته وبه تغییر وتصرف درحدود وحریم آن می پردازد ،وهنگامی که حریم شکسته شد وحرمات الله ،قرقگاه وحدود ومرزها ،مورد تجاوز قرارگرفت وحیا فرو ریخت ،بی اعتنایی به حرمات رخ می نماید وزنگار غفلت وغبار ؛اعراض بروز می کند وآنگاه تا مرحله ومرتبه کوری دل وقلب پیش می رود.به عنوان نمونه در داستان خلقت حضرت آدم وقتی شیطان جرات نموده (انا خیر منه)می گوید ودم از خودبینی می زند ،از دیدن حقیقت خلافت وحکومت الهی باز می ماند وگرفتارغفلت می شود ونیز در جریان بعثت حضرت موسی ،وقتی استکبار فرعونی به تحریف وتبدیل حقایق می پردازد وحریم ارزش ها را در هم می ریزد ،مردم حاضر راه سبکسری پیش گرفته واز درک حقایق غفلت می ورزند واز راه حق منحرف می شوند .

برای طرح سوالات خود در زمینه موضوعات قرانی روی اینجا کلیک کنید