دوستی سوال کرده بودند که این همه گوناگونی فرقه ها و آیینها در عرفان (با توجه به وجود ادیان الهی) چرا در اینجا معرفی می شوند؟ با توجه به جامع بودن این پرسش در قالب این پست و به طور عمومی به ایشان پاسخ داده میشود.
پاسخ ایشان(با توجه به اینکه حوزه عمل دین و عرفان کاملاً یکسان نمیباشد) :
جهت دستیابی به حقیقت و ندانسته های ما روش های بسیاری از سوی آدمها و فرقه ها ی گوناگون در بازه های زمانی مختلف ارائه شده اند که بسیاری از آنها به نحوی به وسیله مجریان و پیروان به نسل های بعدی منتقل شده اند ، حال گاهاً با کمی تغییر ( تکامل ، کاستی و ... )
بیان یک نکته در اینجا ضروری به نظر میرسد " گرچه تمامی این روشها کشف حقیقت را نشانه رفته اند اما آیا همه آنها به حقیقت منتهی خواهند شد ؟ ملاک قضاوت چیست ؟ " بدون شک مراجعه به سوابق کاربرد این روشها یکی از پاسخ های محتمل می باشد چراکه به هر حال شرح سوابقی از میزان کار آیی اصول و شیوه های ارائه شده در دستیابی به حقیقت ، معیاری برای ارزیابی عملکردشان خواهد بود. حال اگر سوابق را آنچه که گذشته است بنامیم در واقع بیان دیگری از واژه مبهم تاریخ خواهد بود ! ( اگر بگوییم تاریخ مبهم خواهد بود اما تفسیر تاریخ مقوله ای دیگر است با درجه اطمینان پایین تر ولی روشن و شفاف !)
وجود منبع روشنی جهت قضاوت به راستی زنگارهای پوسیده تردید را به طلای ایمان کیمیا میکند ، منبعی که نتوان در حقانیت آن تردید کرد . حال نکته این است که اگر چنین منبعی وجود داشته باشد، آیا وجود این همه راه و روش و مدعیان گوناگون باز هم توجیهی دارد ؟
عجله کردن در پاسخ به این سوال ممکن است درهای بسیاری را به روی ما ببندد .
با توجه به ذات و گوهر وجودی انسان ، در می یابیم که همواره در تغییر است یعنی به سوی کمال می شتابد ، پذیرفتن انسان با این وصف به این معنی است که هر چه بیاموزد، در جهت بهبود آن تلاش میکند. بنابر این برای رسیدن به حقیقت می کوشد تا رهسپار مسیری سریع تر و مطمئن تر شود ، مسیری که به سطوح بالاتری از آگاهی منتهی شود . بنابر این شاید بتوان مسیر های متفاوتی را صحیح دانست که همگی ما را به درستی ارتقا می دهند . حتی اگر منبعی جهت قضاوت داشته باشیم باز هم شاید مسیرهای متفاوتی از صافی تایید عبور کنند ، حتی مسیر هایی که تایید نمیشوند ممکن است شامل نکاتی مثبت وقابل استفاده باشند که بتوان جایی برای این نکات در مسیر انتخابی پیدا کرد .بنابر این آشنایی با هرکدام از شیوه های ارائه شده (آشنایی نه پذیرفتن) می تواند عاملی جهت دستیابی به آگاهی بیشتر باشد .
اما برای تجربه کردن تمامی مسیرها مجالی نیست ! نکته این است که مسیر انتخابی تایید شده باشد و ملاک قضاوت ما صحیح باشد.